دانیـــــالدانیـــــال، تا این لحظه: 11 سال و 12 روز سن داره

دانیــــــال

روزای پر از درد برای مامان

1392/10/21 10:25
نویسنده : مامی
105 بازدید
اشتراک گذاری

آخ مامان بمیره برات عزیزم.. شنبه گذشته(هفته ی پیش) دعوت بودیم نامزدی ت  . شما هم دلربرا و خوشتیپ بزن و برقص و خوشحال اما تا که رسیدیم خونه بیقراری هات شروع شد و گریه تا صبح نخوابیدی و صبح ساعتای 11 بود تب کردی و درست 4 روز تب شدید داشتی و 4 ساعتی استامینوفن میخوردی 2روز اول خونه موندیم اما دیگه مامان کم آورد آخه شبا تبت میرفت بالا و... اومدیم خونه ی مامانی و هنوز اینجاییم.. اسهال و استفراغ و شیر نخوردنات مامان و کشت!! 2 بار رفتیم دکتر.. و هوا هم برفی حیف که نتونستیم بعد سال ها ذوق برف و آدم برفی داشته باشیم... برفی که خیلی سال بود نباریده بود و 3 روز تعطیل شد...

غمگینم مامانم خیلی غمگین هر بار که به صورتت نیگاه میکنم دلم آتیش میگیره پسرک مظلوم و قشنگم که چرا که مقصرم نباید تورو میبردم با خودم..اما خب عزیزم نمیشه که جایی نریم نمیشه که همیشه تو خونه باشیم.. نمیدونم مامان خودمو مقصر این همه درد کشیدنت میدونم...

منو ببخش عزیزم گریه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)