حمام 2 نفره
جانم پسرمممم که روز به روز بزرگتر میشه
این اولین حمامی نبود که باهم میرفتیم.. بچه تر که بودی باهم دوتایی تنها رفته بودیم هوا گرم بود و من بعد شستنت حوله ات رو پوشیدم و گذاشتمت توی راکری که بیرون حمام گذاشته بودم و خودم و سریع شستم و زود زود اومدم بیرون و...
اما امروز نمیشد خب.. هم اینکه بزرگتر شدی و هوا هم سرد سرد شده.. این شد خونه رو گرم کردم و شما رو گذاشتم توی روروئکت و خودم رفتم دوش گرفتم .. و بعد شمارو که خیلی متعجب بودی رو آوردم و باهم بازی کردیم توی وانت و در آخر هم وانتو خالی از آب کردم و شما نشستی توی وانت منم حوله ام و پوشیدم و بعدم حوله شمارو و باهم اومدیم بیرون.. کنار بخاری خوابیدی منم لباساتو پوشیدم حال عجیبی داشتی نه گریه کردی و نه غر زدی لبخند میزدی .. انگار خسته شده بودی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی